جستجو برای

التفاصيل

درس‌های معجزه اسراء و معراج

درس‌های معجزه اسراء و معراج

دکتر علی محمد صلابی

دبیرکل اتحادیه جهانی علمای مسلمان

سفر اسراء و معراج از بزرگ‌ترین معجزات پیامبر رحمت و مهربانی است که در آن صحنه‌های شگفت‌انگیزی را مشاهده کرد؛ از رفتن به بیت المقدس [اسراء]، رفتن به آسمان‌ها [معراج]، دیدن پیامبران الهی، فرشتگان، آسمان‌ها، بهشت، جهنم و نمونه‌هایی از نعمت و عذاب الهی. در قرآن کریم می‌خوانیم: 

{سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} [الإسراء: 1].

منزّه است آن [خدایی‌] که بنده‌اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی -که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر داد، تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.

مهم‌ترین دروس و فوائد حادثه اسراء و معراج

- اسراء یا شب‌روی رسول خدا به بیت المقدس با روح و جسم و در حالت بیداری بوده است و این دیدگاه جمهور سلف و خلف است؛ نظریه سفر روحی یا سفر در عالم خواب چندان جای اعتماد نیست؛ زیرا چنین سفری هیچ آیه و معجزه‌ای ندارد و اگر چنین بود کافران آن را بعید نمی‌دانستند و تکذیب نمی‌کردند. چنین خواب‌هایی امری عادی است و قابل انکار نیست. وانگهی خداوند متعال فرموده است: "سبحان الذي أسری بعبده" و مقصود از عبد پیامبرش محمد است و کلمه عبد شامل روح و جسم می‌شود. [برگرفته از قصص القران للدَّعوة والدُّعاة، 2/91].

- اهمیت نماز و جایگاه بلند آن: در سنت نبوی ثابت است که نماز در شب معراج بر امت اسلامی فرض شده است؛ ابن کثیر در این باره می‌گوید: این حادثه جایگاه بلند نماز را نشان می‌دهد. دعوتگران باید بر اهمیت نماز و استقامت بر آن تأکید کنند و یادآور شوند که این فریضه بزرگ در شب معراج واجب شده است. نماز همچنین آخرین وصیت رسول خدا پیش از وفاتش بوده است. 

- رسول خدا پیش از این سفر، در آستانه ورود به یک مرحله جدید بود و آن هم مرحله هجرت و حرکت برای تشکیل حکومت بود. خداوند خواست خشت‌های اول این ساختمان سالم و قوی و مستحکم باشد. بنابراین این آزمایش و امتحان را قرار داد تا صف مؤمنین از افراد شکاک و ضعیف و بیماردل خالی شود. مؤمنان قول و مخلص ثابت قدم بمانند؛ کسانی که صداقت پیامبرشان را عینا مشاهده کرده و او را کاملا تصدیق نموده‌ بودند و دیده بودند که چه جایگاهی نزد پروردگارش دارد. چه سعادتی بهتر از این که پیرامون پیامبرشان محمد مصطفی هستند! به او ایمان آورده‌اند و زندگی‌ خود را فدای او و دین‌شان کرده‌اند. این حادثه که پس از مصیبت طائف رخ داد چقدر باعث تقویت ایمان‌شان می‌شد! همان جا که مورد آزار و اذیت کودکان قرار گرفت و در پناه یک نفر وارد مکه شد. [الشِّفا بتعريف حقوق المصطفى،1/108].

- شجاعت و پایمردی پیامبر خدا در رویارویی با مشرکان آن هم با حادثه‌ای که عقل و فکرشان از تصور آن ناتوان بود؛ با این حال و با وجود انکار و مسخره مشرکان، از آشکار کردن موضوع ابایی نداشت. پیامبر خدا با این کار بهترین الگو در آشکار کردن حق در برابر باطل را از خود نشان داد؛ اگر چه بر ضد حق جبهه‌گیری کنند و با تمام توان با آن بجنگند. 

- حادثه اسراء و معراج ایمان قوی ابوبکر صدیق را به خوبی نشان داد؛ وقتی کفار ماجرا را به او گفتند با اطمینان گفت: "اگر چنین گفته باشد یقینا راست گفته است". سپس افزود: "من در کاری که مهم‌تر از این بود او را تصدیق کرده‌ام؛ من زمانی او را تصدیق کردم که صبح و شب از آسمان خبر می‌آورد". به همین خاطر بود که ابوبکر لقب صدیق را دریافت کرد. این منتهای فهم و یقین است به طوری که این خبر و نزول وحی از آسمان را با هم مقایسه کرد و به آنان گفت: اگر چنین کاری از انسان عادی بعید باشد از شخص پیامبر کاملا ساخته است. 

- پیامبر خدا وقتی بین شیر و شراب مخیر شد، شیر را انتخاب کرد و آنجا بود که جبرئیل به او بشارت داد که به فطرت راهیاب شدی. این امر به خوبی نشان می‌دهد که اسلام دین فطرت بشری است و کسی که فطرت را آفریده است، همان کسی است که این دین را قرار داده است؛ دینی که به گرایش‌ها و نیازهای فطری پاسخ مثبت می‌دهد و آرمان‌هایش را برآورده می‌کند و غرورش را کنترل می‌کند: 

﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ﴾ [الروم: 30] .

پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.

- پیوند بین مسجد الاقصی و مسجد الحرام که معراج رسول خدا از آنجا آغاز شد و در دوران مکی همچنان قبله مسلمانان بود. این امر به مسلمانان گوشزدوفا حسن پور:

می‌کند که مسجد الاقصی و فلسطین را دوست داشته باشند چون مبارک و مقدس هستند. 

- ارتباطی که مسؤولیت مسلمانان نسبت به مسجد الاقصی را نشان می‌دهد؛ مسؤولیت آزادسازی آن از پلیدی شرک و عقیده سه‌خدایی؛ همچین پاک‌سازی مسجد الحرام از شرک و بت‌پرستی.

- باور به این که تهدید مسجد الاقصی یعنی تهدید مسجد الحرام و ساکنانش و آسیب رساندن به مسجد الاقصی مقدمه‌ای برای ضربه زدن به مسجد الحرام است. مسجد الاقصی راه رسیدن به مسجد الحرام است و گرفتن آن از مسلمانان و افتادن آن در دست یهود یعنی امنیت مسجد الحرام و حجاز در خطر است و دشمنان به اشغال آن چشم دوخته‌اند. 

- درک صحابه از اهمیت مسجد الاقصی: صحابه مسؤولیت خود را در قبال مسجد الاقصی به خوبی می‌دانستند؛ آن زمان که این مسجد اسیر دست رومیان بود. در زمان عمر بن خطاب از چنگال رومیان آزاد شد و همچنان در امنیت و آسایش بود تا این که پس از پنج قرن صلیبی‌ها آن را اشغال کردند و تقریبا یک قرن آنجا را به فساد کشیدند. آنگاه مسلمانان به رهبری صلاح الدین ایوبی آن را آزاد کردند. اکنون نیز این مکان مقدس تحت اشغال یهود قرار دارد و در نتیجه تنها راه رهایی آن جهاد در راه خداست؛ با همان شیوه‌ای که پیامبر خدا ترسیم کرده است و صحابه بر اساس آن حرکت کردند.

 


: برچسب ها



جستجو در وب سایت

آخرین توییت ها

آخرین پست ها

شعب اتحادیه