کتاب الحقیقة الکاملة
نویسنده: دکتر علی قره داغی دبیرکل اتحادیه جهانی علمای مسلمان
ترجمه: دفتر نمایندگی اتحادیه علمای جهان اسلام شعبه ایران
الحقیقة الکاملة بخشی از عنوان کتاب جدید "مسیح بن مریم الحقیقة الکاملة" تألیف عالم فرزانه و محقق توانا دکتر علی محمد صلابی است که در موضوعی که برای خود مسیحیان هم مهم و پیچیده است قلم فرسایی کرده است. اما وی به توفیق الهی توانست گمشدهی خود را در کتاب خدا که مایهی رحمت و شفا است و همه چیز را بیان کرده است پیدا کند. کتابی که اختلافات امتهای پیشین را فیصله داده است و خدای متعال در این باره میفرماید:
"ليُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ"﴿نحل: ٣٩﴾
تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند، براى آنان توضيح دهد، و تا كسانى كه كافر شدهاند، بدانند كه آنها خود دروغ مىگفتهاند.
خدای متعال در کتاب خود حقایقی را بیان کرده است که امتهای پیشین و معاصر در آن اختلاف دارند. این کار برای مؤلفی که با تمام توان وارد این کتاب شده است گران نیست. او پایاننامهی کارشناسی ارشد و دکتری خود را در تفسیر موضوعی قرآن کار کرده است و تألیفات ارزشمندی در سیره و تاریخ دارد که در تألیف این کتاب ارزشمند و اثربخشی این پروژهی بزرگ به او کمک کرده است. اگر افتخار علوم به موضوع آن بستگی دارد این کتاب دو افتخار بزرگ دارد: نخست یگانه شهسوار میدان یعنی عیسی بن مریم از بزرگترین پیامبران الهی و از پیامبران اولو العزم؛ پیامبری که پیروان او بیشترین جمعیت را دارند و 30 درصد از کل جمعیت پیروان ادیان الهی را تشکیل میدهند.
افتخار دوم این است که منبع اطلاعات این کتاب، قرآن کریم است که به طور کمسابقهای به مسایل مربوط به عیسی میپردازد تا جایی که سورهی سوم قرآن به نام آل عمران نامگذاری شده است و سورهی دیگری به نام مادر او مریم آمده است. سورهی سوم سورهی مائده است که به درخواست حواریان عیسی به این نام نامگذاری شد. افزون بر این سورهها و آیات بزرگی در حق بنی اسرائیل و شخص عیسی نازل شده است. مؤلف بزرگوار از تخصص تاریخی و علمی خود در بیان ریشههای تاریخی محل تولد عیسی یعنی فسلطین استفاده کرده است و بحث نخست را به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فکری فلسطین و بحث دوم را به فرمودههای قرآن کریم دربارهی عیسی اختصاص داده است و در این مورد سخن فراوان گفته است.
بنابراین قرآن دربارهی عیسی به تفصیل سخن گفته است و به فیوضات الهی به او و صفات مبارک وی به زیبایی پرداخته است و از جهت هماهنگی و تفسیر و ترتیب مطالب، تصویری کامل و مستقل از عیسی ارائه میدهد. میتوانم بگویم که مؤلف هیچ آیهای را دربارهی عیسی و خانوادهی او فروگذار نکرده است و همه را به تفصیل بیان کرده است و در کنار آن نظرات و احتمالات موجود را نیز مورد بررسی قرار داده است. این آیات را با هم مقایسه کرده و وجه برتری آنها را هم بیان کرده است. مبحث سوم را نیز به معجزات عیسی اختصاص داده است.
از ویژگیهای این کتاب آن است که مسایل مربوط به پیروان عیسی را به طور کامل بیان کرده است؛ به طوری که مبحث چهارم را به ماجراهای نصارا با رسول خدا اختصاص داده است. همچنین به صورت علمی و عینی از گفتگو میان انجیلهای چهارگانه سخن گفته است و در این باره صدها منبع ذکر میکند که کتاب را غنی و پربار میسازد.
این کتاب حقیقت کامل است
هر کس که این کتاب گرانبها را میخواند به یک حقیقت روشن دست مییابد و آن این که کتاب تصویری کامل و متوازن بر اساس فقه معیار از عیسی ارائه میدهد. زیرا به قرآن استناد میکند کتاب که باطل در آن راه ندارد:
"لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ" ﴿٤٢﴾
از پيش روى آن و از پشت سرش باطل به سويش نمىآيد؛ وحى [نامه]اى است از حكيمى ستوده.
همچنین از سنت نبوی وام میگیرد که صاحبش از روی هوا سخن نمیگوید:
وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ ﴿٤﴾
و از سر هوس سخن نمىگويد.
قرآن کریم حقیقت کامل را دربارهی عیسی بیان کرده است تا اختلاف در خصوص حقیقت این شخص را رفع کند. مؤلف محقق دربارهی مهمترین نتیجهی کتاب خود میگوید: بر روی زمین هیچ کتابی همانند قرآن برای عیسی و مادر و خانوادهی او ارزش و احترام قائل نشده است حتی بیش از تورات و انجیلی که هم اکنون در دست مسیحیان است برای عیسی حرمت قائل است. قرآن کریم افزون بر این احترام و اکرام، اتهامات و دروغهایی که یهود و مسیحیان به عیسی و مادر پاکش نسبت داده بودند تصحیح میکند. مؤلف اطلاعات دقیق و مفصلی در خصوص موضعگیریهای عیسی بن مریم ارائه میدهد که از گونههای اعجاز خبری و تاریخی و تربیتی و علمی در پرداختن به موضوع است. مؤلف در فهم تصویر قرآنی بر سنت ثابت نبوی و منابع معتبر تفسیری و شرح و تحقیق معانی و علم لغت و اعجاز بیانی استناد میکند.
فقه معیار در کتاب
آنچه که قرآن کریم در خصوص عیسی و مادرش مریم بیان کرده است بر معیارهای قرآنی متعلق به خالق و مخلوق استوار است و از حقایقی پرده برمیدارد که با فطرت پاک و عقلهای سالم سازگار است. بنابراین معیار برای خالق واجب الوجود بودن است؛ نه مخلوق بودن و زاده شدن و پدید آمدن و نیازمند کسی بودن. این خالق است که نه میخورد و نه مینوشد و نه به قضای حاجت و امثال آن نیاز دارد. اما معیار برای مخلوق ایجاد شدن است یعنی خداوند او را از عدم به عالم وجود آورده است سپس برای او نظام دقیقی قرار داده است؛ مخلوق موجودی است که زاده شده است و به دیگران نیاز دارد. به همین خاطر میبینیم قرآن کریم بر این معیارها تمرکز کرده است و در چگونگی آفرینش عیسی از آغاز تا انجام به تفصیل سخن گفته است. آغاز آفرینش او را از زمانی میداند که زن عمران برای خدا نذر میکند:
"إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ" ﴿٣٥آل عمران﴾
چون زن عمران گفت: پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا و پرستشگر تو] باشد؛ پس، از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى.
این آیه نشان میدهد که عیسی مخلوق است و از مادرش مریم زاده شده است. مریم نیز از مادر خود زاده شده است. همهی اینها گواه آن است که عیسی تنها در دو چیز با سایر انسانها تفاوت دارد: نخست: خداوند او را بدون پدر و تنها با یک نفخه و دمیدن خود آفرید. دوم: عیسی رسول خدا و کلمهی اوست و خداوند او را با معجزات مادی بزرگی گرامی داشته است. از او با صفات بزرگ یاد کرده است. در داخل آیات پیشین که از مادرش مریم میگوید، مریم را مخلوق و نیازمند معرفی میکند و او و مادرش را از شیطان به خدا پناه میدهد. سپس زکریا کفالتش را به بر عهده میگیرد و خداوند به او رزق و روزی و کرامات فراوان میبخشد و آن گاه زکریا را کفیل او قرار میدهد؛ همهی اینها تأکیدی است بر مخلوق بودن مریم و این که این زن و این مادر قطعا معبود نیست. سپس قرآن با ذکر دلایل عقلی و قطعی بیان میکند که پسرش نیز معبود نیست و یادآور میشود که عیسی پسر مریم است یعنی مولود است و از پیش وجود نداشته است؛ مخلوق است و نه خالق و نه معبود و نه رب و هیچ یک از معانی خلق و الوهیت را در خود ندارد. در اینجا دلایل روشن قرآنی نشان میدهد که عیسی با بشارت فرشتگان به مریم به وجود آمده است:
"إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّـهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ" ﴿آل عمران: ٤٥﴾
[ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند: اى مريم، خداوند تو را به كلمهاى از جانب خود، كه نامش مسيح، عيسىبنمريم است مژده مىدهد.،
این در حالی است که خالق، واجب الوجود و ازلی و قدیم است و چیزی پیش از او وجود نداشته است. اگر نداشتن پدر برای عیسی عجیب به نظر میرسد خدای متعال اعلام کرده است که این به قدرت الهی و کلمهی او باز میگردد که میتواند با آن بیش از این هم بیافریند و هر گاه بخواهد چیزی ایجاد شود به آن میگوید باش پس ایجاد میشود. عیسی بدون پدر آفریده شد گویی کلمهی خداست و هیچ گاه نمیتوان او را معبود نامید زیرا معبود ساختن عیسی مخلوق بودن را از او نفی نمیکند. وصف کلمهی خدا بودن یعنی خداوند او را با گفتن یک کلمه آفرید بدون این که از اسباب طبیعی برای آفرینش او استفاده کند؛ بی نطفهی مرد و زن آفریده شد همانند آدم که او را بدون پدر و مادر از خاک آفرید:
"إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّـهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ" ﴿آل عمران: ٥٩﴾
در واقع، مَثل عيسى نزد خدا همچون مَثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد؛ سپس بدو گفت: «باش»؛ پس وجود يافت.
عیسی جنینی در شکم مادر و نوزادی در گهواره بود سپس بزرگ شد و به سن جوانی و سپس پیری رسید. از دست یهودیان و دیگران آزار و اذیت فراوان کشید. همانند یک انسان زندگی کرد و با حوادث روزگار دست و پنجه نرم کرد و با تغییر روزگار، حالات او نیز تغییر کرد. از کودکی به بزرگسالی و پیری رسید و از حالی به حال دیگر شد. همهی اینها دلیل قطعی بر مخلوق بودن عیسی بر معیارهای بشری است نه آن گونه که نصارا ادعا میکنند. بنابراین ادعای نصارا بر معبود بودن عیسی یا پسر معبود بودن در قالب معبودان سهگانه یا اقنومهای سهگانه ادعایی است که با عقل و واقعیت در تضاد است و این ادعا در داخل خود نیز متناقض است. آنان تمام حوادثی را که برای عیسی رخ داده است مانند ولادت و کودکی و آزار و اذیت را پذیرفتهاند حتی صلیب کشیدن و کشته شدن او را نیز قبول دارند. امری که قرآن آن را نفی میکند پس چگونه معبود میشود؟
بیشتر نصارا به استثناء موحدین آنان قبول دارند که معبود واحد دارای اقنومهای سهگانه است: اقنوم پدر که خالق و مالک همه چیز است. اقنوم پسری که از آن زاده شده است و در اصل و جوهر با او برابر است و اقنوم سوم اقنوم روح القدس است. این اقنومهای سهگانه در جوهر و اراده با هم متحد هستند اما یک ذات واحد را تشکیل نمیدهند بلکه اشخاص و اقنومهای سهگانه هستند و هر یک از آنان در ذات خود معبود مستقل هستند. بنابراین مسیح معبودی است که شکل بشر به خود گرفته است و معبود است. اینجاست که معیارها به شکل عجیبی به هم میریزد و دچار تناقض میشود.
بسیاری از علما و اندیشمدان به این مسأله پاسخ دادهاند و گفتهاند این تفکر از تمدن رومیها گرفته شده است و انجیلهای مورد قبول به طور قطع بر سه خدایی دلالت نمیکند به دلیل این که برخی از نصوص در آن وجود دارد که نشان میدهد یسوع مسیح وقتی معجزهای میآورد و کار خارق العادهای انجام میداد نخست با نماز و نیایش به خدا روی میآورد و پس از پایان کار هم از خدا سپاسگزاری میکرد. در انجیل مرقس (28:2) آمده است که یسوع مسیح یک انسان و فرزند انسان بود و در انجیل لوقا (52:2) آماده است که او تولد یافت و رشد کرد. در انجیل لوقا (35:7) آمده است که عیسی همانند سایر بشر میخورد و مینوشید؛ نماز میخواند و شب و روز با پروردگارش نیایش میکرد. در انجیل لوقا (4: 42-43) آمده است که خداوند عیسی را به عنوان پیامبر و رسول و معلم برای بنی اسرائیل فرستاد. کلاید تارنز در این باره میگوید: نامی که مسیح بر خود نهاد (پسر انسان) و هر آنچه از انجیل برای او روایت کرده است او را به عنوان یک انسان معرفی میکند که در زمین زندگی کرده است و تمام صفات بشری را داشته است؛ همانند انسان رشد کرده است و از دردهای جسمی رنج برده است؛ گریه کرده است و خوابیده است و در نهایت وفات کرده است. همهی این کارها نشان میدهد که یسوع بشر بوده است.
اسفار عهد قدیم (تورات) به وضوح نشان میدهد که پیامبران معبود نبودهاند و قدرت معجزه نداشتهاند مگر با قدرت خدا. آیاتی که از مریم مادر و عیسی میگوید، معجزات خارق العاده و مافوق سنن و اسباب با قدرت الهی را نشان میدهد. همچین از وحی الهی حکایت دارد به گونهای از روان رسول متأثر نمیشود. بنابراین در بحبوحهی درگیری یهود با مسیحیان و پیروان عیسی و آزار و اذیتی که به آنان روا میداشتند و دروغ و افترایی که میزدند، قرآن تمام توجه خود را به عیسی و مادر و جدهاش معطوف داشته است و با صفات زیبایی از مادرش یاد کرده است. این دلایل روشن نشان میدهد که قرآن از جانب خداوند حکیم و ستودهای نازل شده است که پروردگار جهانیان است است نه از جانب رسول؛ زیرا رسول بشری بیش نیست و گاهی آثار انفعال او در سخنش دیده میشود.
به طور خلاصه کتاب "عیسی حقیقت کامل" کتاب گرانبهایی است که حقیقت کامل عیسی و مادرش مریم را با استفاده از سرچشمهی زلال قرآن کریم بیان میکند. کتابی جامع و سودمند است که مسلمان و مسیحی و تمام کسانی که دوست دارند حقیقت عیسی را از قرآن کریم و سنت نبوی دریابند به خواندن و تفکر نیاز دارند. این کتاب به پرسشهایی که بیشتر مسیحیان از زمان "نشست نیقیه" در سال 325 از پاسخ به آن عاجز مانده بودند پاسخ میدهد. در این نشست بود که مسیحیان در خصوص ماهیت عیسی به چندین گروه تقسیم شدند. مؤلف همهی آیات پیرامون عیسی و مادر و خانوادهاش را گردآوری کرده است و به طور دقیق و عمیق به آن پرداخته است.
به همین خاطر تأکید کرده است که این کتاب در سطحی وسیع و با زبانهای زندهی دنیا منتشر شود تا مردم و به ویژه مسیحیان موضع قرآن کریم نسبت به این پیامبر بزرگ و خانوادهاش را بدانند.
خداوند به این مؤلف توانا پاداش نیک عنایت کند و کتابش را مایهی خیر و برکت برای علاقمندان قرار دهد.