جستجو برای

التفاصيل

از الهامات عید

از الهامات عید

د. عطیه عدلان( عضو اتحادیه)
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان 

عید خندان آمد و اکسیر جادویی اش را در زمان و مکان پراکنده ساخت، اکسیری پاک، اکسیری با قدرت روشنایی بر گسیختن پوشش تاریکی و با قدرت باران بر دریدن سکوت فرا گرفته از زمین مرده و در این اکسیر اعجاب انگیز طیف های شناوری در وسعت مواج، وسرگردان در جوانب گسترده اش رها می شوند. 
چقدر مسلمانان نیازمند چنین اکسیر آلاینده، و شایسته پیشنوازی و بزرگداشت این طیف ها،  برای گوش فرا نهادن به معانی الهام بخش و درس ها و عبرت های برگرفته می باشند.
عجیب نیست- تا وقتی که تاریخ آکنده از یادآوری هاست- طیف ها انبوه شده و اکسیر آنها را موج زند، و در کوفتن گوش ها، و ربودن چشم ها و تاختن بر دل ها و نواختن بر تارهای احساسات و نهان پیشی بگیرند.
ما در چنین فضایی که خودنمایی و قانون خود را بر دنیا دیکته می کند، جز تسلیم قوانین و گوش نهادن به دیکته، چیزی دیگری در دست نداریم. 
این طیف دوستانه، پس از بازگشت از شام، جگر گوشه و مهر و محبت را پشت سر بجا گذاشت و در میان کمندهای تنگه در گودی های پنهان و در رژفای صحرای غرق در سکوت کشنده آن را رها نمود.  
چنانچه در خانه ابراهیم علیه السلام بشریت منحصر شده باشد؛ تنها خانه ای که در آن دوران از طوفان جاهلیت در امان ماند؛ پس می توان گفت که بشریت بخاطر قرار گرفتن بذر پاک در خاک فرخنده، سختی ها زیادی را به جان خریده است؛ تا از رویش درختی تنومند چنین روند بزرگی حاصل شود: {مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ}.« محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) رسول خداست, وکسانی که با او هستند, بر کافران سخت گیر (وشدید) و در میان خود مهربانند, آنها را در حال رکوع وسجده می بینی که از خداوند فضل و خشنودی می طلبند, نشانۀ (درستکاری) آنها در چهره هایشان از اثر سجده (نمایان) است. این توصیف آنها در تورات است, وتوصیف آنها در انجیل همانند زراعتی که جوانه بزند، سپس آن را تقویت کرد تا محکم گردیده و بر پای خودایستاده است، و کشاورزان را به شگفتی وا می دارد، تا از (دیدن) آنها کافران را به خشم آورد، خداوند به کسانی از آنها که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند وعدۀ آمرزش و پاداش عظیمی داده است.» 
  به تأکید ابراهیم علیه السلام فقط برای یک مأموریت مهم به اینجا آمد، و آن هم نشاندن بذر پاک «اسماعیل» در خاک فرخنده « مکه» بود، و توصیف امت در قرآن بخاطر تجربه ای منحصر به فردی نبود که بشریت آن دوران،  محدود به آن شده است، بلکه آن تجربه، پرده قدرت و حکمت و خواست ازلی خداوند بود تا بهترین امت و بهترین پیامبر را بر بشریت ظهور نماید؛ به اين خاطر قرآن کریم دعايشان را در حال بالابردن دیوارهای خانه کعبه برایمان بازگو می کند: {رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ، رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}«اى پروردگار ما، ما را فرمانبردار خويش ساز و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان، و مناسکمان را به ما بياموز، و توبه ما بپذير که تو توبه‌پذيرنده و مهربان هستى اى پروردگار ما، از ميانشان پيامبرى بر آنها مبعوث گردان تا آيات تو را برايشان بخواند و به آنها کتاب و حکمت بياموزد و آنها را پاکيزه سازد و تو پيروزمند و حکيم هستى ».
چنانچه این همه سختی از جانب بشریت  برای نشاندن نخستین بذر از امت اسلام لازم بوده است؛ مسلما سختی های دردناک تری لازمه قرار گرفتن خشت های آغازین دین اسلام است، براستی که ابراهیم – که بشریت آن زمان نزد وی منحصر گردید- آمد و بار دوم نه برای رها نمودن فرزندش در خلوت و تنهایی به آن سرزمین خجسته سفر نمود، بلکه برای واگذرادن به سرانجام و مرگ با چاقوی تیزش بود و همانند تجربه نخستین که با فرمان آسمانی بود، این تجربه دگر هم با فرمان آسمانی است که پیشارویش چیزی جز انجام آن را نداشت.
ابراهیم چاقو به دست، و با خنجری برنده در دل و جوانی به دنبال او به سوی مِنی روانه شد که چیزی را حس نمی کرد و زخم کاری در قلب پدر را نمی دید.
 چیزی نگذشت که به منظرگاه معجزه رسیدند، پیر " امت" ایستاده بر پا در یک سو و رو به رویش آن جوان "بذر خیرخواهی" ایستاده بود، و بدون کوچکترین شک و کمترین درنگ و سستی، پدر فرمان الهی را بر پسرش می خواند: {يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى}« ای فرزند عزیزم، من در عالم خواب چنین می‌بینم که تو را قربانی (راه خدا) می‌کنم، در این واقعه تو را چه نظری است»، و در اینجا نبض موجودیت ایستاده و هستی گوش های خود را تیز می کند: راستی جوان چه جوابی خواهد داد؟ شگفتی و حیرتی که صبح اسلام را روشنی بخشید: {يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ}« جواب داد: ای پدر، هر چه مأموری انجام ده »در آن هنگام بود که سنگ بنیان اسلام بر همان خاکی نهاده شد که بذرنخستین امت اسلامی در آن نشانده شده بود.
براستی که شالوده و گوهر اسلام چیزی جز پذیرش فرمان الهی نیست هرچند که در تعارض با خواسته های درونی ، یا مخالف منافع یا در تناقض با منطق سطحی نگر باشد. 
هنوز امت اسلام یاد آن رخداد اصیل را گرامی می دارند تا همیشه در حال ذبح قربانی در صبحگاه عید یادآور چنین نثاری باشند که از آسمان نازل شد و خداوند عزوجل بر بشریت منت نهاد، و با چنین رخداد آشکاری معنای اسلام در نهان بشریت تحکیم گردید که همان تسلیم و فرمانبرداری و اعتراف و داوری بدون شریک برای خداوند است.
و طیف ابراهیم و اسماعیل و هاجر از افق دور شناور می باشد تا منظره حجاج ایستاده در عرفات، رمی جمرات، طواف به دور خانه خدا و سعی میان کوه های گران قدر: صفا و مروه را برایمان نمایان سازد. 
ایستادن حجاج در عرفات – سفیران امت اسلامی و نمایندگان آن ها در برابر خداوند جلیل- فقط ایستادن به دعا و ذکر و لبیک گفتن در مکان برگزیده از جانب خداوند نیست، و لو اینکه مقصود حج  است، و به نسبت مأجور خواهند بود وهرچند که درس بزرگ آن، اطاعت و فرمانبرداری را هنوز فرانگرفته باشند.
 برای کامل شدن فرمانبرداری امت اسلام از دستور پروردگارش امت باید تا جایی که خداوند فرموده بایستند تا مبادا – در سختی های رفتن- از حدود خداوند سرپیچی ننماید، که در ابتدای آن ها مسأله قانونگذاری و تشریع از جمله اموری است که  امت می بایست مطابق چارچوب های مشخص شده حرکت نمایند، خداوند می فرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}« اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد در برابر خدا و پيامبرش [در هيچ كارى] پيشى مجوييد و از خدا پروا بداريد كه خدا شنواى داناست ».
    سعی میان صفا و مروه از بزرگترین اعمالی است که در امت اسلامی معنای پیروی را نهادینه می سازد، پیروی به معنای اصیل و گسترده اش، که نمی توان آن را در طوق اصطلاح فقهی_ اصولی معاصر برشمرد، پیروی که قرآن  آن را با واژه عربی شگرف و گسترده اش معنا نمود: { اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ}« آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است پيروى كنيد و جز او از معبودان [ديگر] پيروى مكنيد » ، {اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}«از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان».
 در حقیقت شتاب فرستادگان امت و نمایندگان خدا در مکان سعی به دنبال طیف مادرشان هاجر به دنیا چنین تأکید می دارد که چنین امتی امت پیرو و صاحب راهی است که پشت سر نمادهایش در حال حرکت می باشد و دارای قانونی است که ترسیم  راه نموده و نشانه های آشکار و بارزی در دو طرف آن قرار  داده است، و محتاج الگویی از اینجا و یا نمادی از جای دیگر، و یا معلم راه و یا مفسر دینش نمی باشد، بلکه امت پیروی است که الگو هایش در نهان موجودیت نشانده شده و در حالی که مشعل های برنامه ربانی را در دست دارد استوار ایستاده و در طول زمان و با گذشت دوران کسی نتوانسته آن را تجزیه نماید.
     رمی جمرات که در آن یکدیگر را هول می دهند و بر روی هم می افتند، چیزی جز جنبش بارز و آشکاری نیست که تکاپوی نفس را  برای نپذیرفتن باطل و از بین بردن فساد تجسم می کند و به همه طاغوت کفر می ورزد تکاپویی که در آن محور به عقب را نمایان می سازد  ، {فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا}« پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است ».
اما طواف دورخانه خدا، عبارت است از شبیه سازی مجموعه های یک دست در هستی است، که در سنت های کلی جاری است، پس چرخش انسان های مسلمان دور کعبه در همان جهتی است که ذرات کوچک دور هسته اتم، و سیاره های بزرگ دور خورشید، بر خلاف عقربه های ساعت می خرچند، چنین چرخشی به دور محور ثابت علت اساسی در انسجام کل هستی از اتم تا کهکشان است، و طواف مسلمانان  به دور کعبه، نمادی از این انسجام حتمی است که فقط در دو حالت محقق می گردد: همایش و دنباله روی؛ همایش که در طواف نمودار است و دنباله روی که در انجام  چنین طوافی است که در درازای  یک مدار و حول یک محور نمودار خواهد بود، که همان معنایی را می نشاند که خداوند عزوجل فرموده است: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}«و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد».
آنجاست که طیف امام مرسلین و خاتم پیامبران محمد صلی الله علیه و سلم در حالیکه بر پشت شتر  همان منبر بی آلایش خود  در منی و عرفات  بر امت اسلامی خطاب می فرمود، و تاریخ آن را اعلام و منتشر می دارد: 
 «آگاه باشید، خون‌ها، اموال و حیثیت و شرفتان همچون امروز [مراد روز عرفه است] در این ماه و در این شهر بر یکدیگر حرام و ممنوع است».
«در مورد زنان از خدا بترسيد شما آنان را به امان خدا گرفته‏ايد و شرمگاه ايشان با كلمه خدا برايتان حلال شده است».
« و در ميانتان چيزى گذارده‏ام كه اگر بدان چنگ بزنيد هرگز گمراه نخواهيد شد و آن كتاب خداوند است ».
چنین سفارش هایی موعظه های جست و گریخته نمی باشد، بلکه متون و موضوع نطق اختتامی و خداحافظی پیامبر از امت، والبته گوشه های پایانی از نهاد های سه گانه: نهاد خانواده، نهاد جامعه، نهاد حکومت است.  رستگاری خانواده فقط با برقراری رابطه خوب و درست میان دو قطب آن است، که با نشاندن اصل و اساس شروع و از ریشه آن سرپرست خانواده و مسؤول اول خواهد بود.  
رستگاری جامعه فقط در حفاظت و مصونیت اموال، خون، حیثیت و شرف است.
و رستگاری و پیشرفت حکومت فقط در تنها مرجعیت آن: کتاب خدا و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم است.
بدین ترتیب درمی یابیم خداوند فضل و نعمت بزرگی بر ما عنایت داشته، که بدان خرسندیم : {قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}«بگو به فضل و رحمت‏ خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد مى ‏آورند بهتر است».
و به خاطر چنین درس های بزرگی تکبیر سر می دهیم:
 اللَّـه أكبر .. اللَّـه أكبر .. اللَّـه أكبر .. لا إله إلا اللَّـه.
    اللَّـه أكبر .. اللَّـه أكبر .. ولله الحمد.
.


: برچسب ها



بعد
حج مقبول و روز عرفه... اسرار و فضایل
قبلی
عوامل رویگردانی از تدبر قرآن

جستجو در وب سایت

آخرین توییت ها

آخرین پست ها

شعب اتحادیه