دکتر علی قره داغی دبیرکل اتحادیهی جهانی علمای مسلمان با دکتر محمد خلیفه مدیر مرکز اعتدال قرضاوی در 4 مارس 2013 / 14 اسفند 1391 شمسی هیأتی از علما و استادان دانشگاههای بوسنی و هرزگوین را در دفتر اصلی اتحادیه در دوحه به حضور پذیرفت. ایشان در این دیدار با پرداختن به مشکلات امت اسلام و بیماریهایی از قبیل تفرقه و پراکندگی، سخنانی پیرامون ساز و کارهای لازم برای پیشرفت و ترقی امت ایراد کرد و با اشاره به نارساییهای موجود بیشتر بر مشکلات بخشهای علمی و دینی تأکید کرد.
دکتر قره داغی خاطرنشان کرد که دو جنبهي عقلي و دیني، مسئول مشکلات اصلي تمدنهای پیش از اسلام بودهاند؛ به همین خاطر اروپا برای پیشرفت گام به گام اصلاحات سهگانه را آغاز کرد؛ مخالفت با فکر بسته و مخالف علم کلیسا، اصلاح نظام سیاسی و اصلاح نظام آموزش. این باعث شد تنها از جهت مادی پیشرفت کنند. وقتی که اسلام پا به عرصهی گیتی گذاشت امتهایی که داخل اسلام میشدند از مشکلات عدیدی رنج میبردند؛ اما اسلام توانست تمدن را در دو بخش مادی و اخلاقی به پیش ببرد زیرا اسلام دو مسألهی اصلی یعنی عقل و دین را اصلاح کرد.
امت اسلامی امروز در بخش دین با نظریههایی روبرو است به جای آن که باعث پیشرفت امت شود آن را به عقب رانده است؛ از جمله زهد خشکمآبانه – نه زهد واقعی – که باعث شده است از قافلهی آبادانی جهان عقب بمانیم با این که میدانیم هدف از آفرینش انسان عبادت محض نیست بلکه عبادت همراه با آبادانی جهان است؛ آبادانی یک فریضه است و خداوند تبارک و تعالی بهشت برین را برای کسی آراسته است که عمل میکند و زکاب میدهد: "والذین هم للزکاة فاعلون". صاحبان این نظریهها فقر را توانمندی ترجیح دادهاند با این که رسول خدا از فقر به خدا پناه میبرد همان گونه که از کفر میگریخت. اما منظور از همراهی با مساکین که در حدیث "اللهم احشرنی مع المساکین" آمده است افراد متواضع و فروتن است نه به معنی فقر و ذلت. در دیدگاه ما زهد، زهد قلبی است. از سوی دیگر مشغول شدن علمای ما به جزئیات و مشغول شدن امت به آن و دروی از کلیات، از جمله عواملی است که باعث شده است دینداری و تفاوتهای کیفی به جای وحدت و یکپارچگی تفرقه را ارمغان آورند. چگونه مسایل آسان را پیچیده کردهاند و بسیاری از عادات در مسایل زنان را فقهی و جزء دین قرار دادهاند در حالی که از دین نیست.
اصول ثابت شریعت یک سوم شریعت است و اگر شریعت همهاش در امور ثابت خلاصه میشد هیچ پیشرفت و توسعه یا ابداع و نوآوری صورت نمیگرفت؛ همچنین اگر کل شریعت نصوص ظنی بود امت هیچ پشتیبانی نداشت به همین خاطر خداوند از طریق خير بودن ثوابت و خیر بودن متغیرات، خير و صلاح امت را خواسته است.
در بخش عقلی اسلام به عقل بهای فراوانی داده است و توانسته است آن را در دایرهی حقیقی آن قرار دهد که همان دایرهی نوآوری و آبادانی است؛ ابن عباس در تفسیر آیهی "وسخر لکم ما فی السموات و الارض" میفرماید: مقتضای تسخیر، توانمندی است و دین ما با عقلی آبادان میشود که به وسیلهی وحی ارشاد میشود؛ اسلام در راهنمایی عقل به مادیات پرداخته است و ن را به امور غیبی مشغول نکرده است. شیوهی تفکر و اصلاح از سوی کسانی که به نصوص ظاهری و به زهد خشکمآبانه متوسل میشوند به شدت خدشهدار شده است به همین خاطر ما باید دینداری را تصحیح و چگونگی تعامل با نصوص، فهم شأن نزول، فهم واجبی که دلیل است و فهم واقعیت و اسنتباط از آن را بازسازی کنیم. باید بدانیم که بازسازی دینداری چیزی را عقب یا جلو نمیاندازد بلکه باعث پیشرفت ما میشود و باعث میشود در تمام زمینهها اصلاحگر باشیم. هر برداشتی که ما از آبادانی جهان باز، داريم یک برداشت غیر اسلامی است. دکتر قره داغی از میهمانان خواست برای پیرایش دین از چیزهای بیگانهای که وارد آن شده است و برای مقابله با غلو و افراطگری اندیشههای گمراه تلاش کنند و به شیوهی اعتدال صحیح پایبند باشند. استاد پس از سخنرانی به سؤالات علمای حاضر پاسخ داد و اتحادیه را به آنان معرفی کرد و از نقش آن در پیگیری مشکلات معاصر جهان اسلام پرده برداشت.