رابطه فقه و سیاست
گفتگو با دکتر احمد ریسونی
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ايران
س: نظر به مراجعه فتاوا، عدهای بر این دیدگاهند که کلیت فتواهای علنی چهبسا فتواهای سیاسی اند، چگونه میتوان رابطه میان فقه و سیاست را توضیح داد، آیا میتوان قائل به فتواهای سیاسی و فقهی شد؟
دکتر احمد ریسونی:
أولا، فقه حدومرزی ندارد زیرا شریعت همانطور که نازلشده و در قرآن هماکنون شناختهشده و پیامبر خدا صلیالله علیه و سلم و خلفای پس از او و کل مسلمان بهکاربردهاند، دربردارنده تمامی آنچه مسائل اقتصادی و سیاسی و ملی و بینالمللی مینامیم، در متن و محتوای خود است؛ بنابراین فقیه چنانچه با اندیشه و اجتهاد و ادله و ابزارهای خویش حرکت کند بهصورت مکانیسم بر تمامی این مسائل احکامی را صادر میکند پس چنانچه مسائل فقیه از بیرون به آنها سیاسی یا غیرسیاسی اطلاق شود در حقیقت ناگسستنی است؛ زیرا هر آنچه بر فقیه، پیرامون واقعیت جامعهاش و یا از جانب مستفتی بر او مطرح شود به آن جواب میدهد، هنگامیکه مردم از اشغال آمریکا در عراق یا حکم همپیمانی بینالمللی در افغانستان یا حکم محاکمه رئیسجمهور عمر بشیر، میپرسند؟ خود سؤال سیاسی است پس باید جواب آن سیاسی باشد، بنابراین فقیه یا فقه حدومرزی در این رابطه ندارد و فتوا میدهد، طبیعتاً هنگامیکه مسئلهای سیاسی است، فتوا سیاسی توصیف میشود اما در حقیقت مسئله سیاسی است و نه فتواست که سیاسی شده است، فتوا درنهایت و در تمامی حالات باید شرعی باشد اما برخی از مسائل آن گاهاٌ سیاسی است، پس انسان هنگامیکه به تحصن ویا کودتا و یا گروه مخالف و امثال آن از مسائل سیاسی فتوا میدهد فتوا خوی و اثر سیاسی پیدا میکند اما وصف سیاسی از نهاد مسئله برگرفته است نه از خود فتوا. بله فتاوای سیاسی وجود دارد...
س: پیشتر گفتهاید که فقیه از طرف خداوند عزوجل امضا میکند همانگونه که ابن قیم رحمهالله ذکر کرده است اما چنین فتواهای سیاسی ممکن است دستخوش منافع و چهبسا کشمکشها شود چگونه میتوان در بین این دو توفیقی حاصل نمود؟
ج: میخواستم اين نكته را قبل از سؤال آخرتان اضافه کنم که بعضی از فتواهای سیاسی به معنای مشخص و معین که از ابتدا بر اساس خدمت به هدفی سیاسی منطبق و منسجم و ارائه میشوند، چنین فقهی بدون تردید خائن است و خیانت در فقه خیانت در دین و مسلمانان و خدا و پیامبرش است. هنگامیکه فقیه به صورتی از پیش تعیینشده و عامدانه فتوایی را برای خدمت به هدف سیاسی مشخص در حکومت یا حزب یا جریان مشخص یا گروهی خاصی صادر میکند و فتوایش را معرض مشرب یا خواسته، چه خواسته آشکار یا غیر آشکار قرار میدهد پس این پیکار است و از جرگه فقهای راستین خارجشده و وارد بازی کردن به دین شده است این فتواهای سیاسی با چنین معنایی فرومایه امروزه از آن به فتواهای سیاست زده و نهتنها سیاسی تعبیر میشود و فرقی ندارد که موضوع آن سیاسی باشد یا غیر...