روانشاد دکتر محمود ابراهیمی، فرزانه و محققی نستوه از کردستان
د. شهباز محسنی
العلماء باقون ما بقی الدهر
تا روزگار باقیست دانشمندان هم باقی و زنده اند.
دریغا که جامعه دانشگاهی و فرهنگی کشور، در 14 خرداد 1400 یکی از فرزانگان برجسته خود را از دست داد.
دکتر محمود ابراهیمی، استاد مبرز دانشگاه کردستان بود. وی در سال 1319 در خلیفان مهاباد در خانواده ای کشاورز متولد شد. از نوجوانی به تحصیل علوم دینی و ادبی در حجره های پرافتخار کردستان و نزد استادان حوزه و حجره، در روستاهای مهاباد و سردشت رو آورد. از جمله استادانش، ملاعبدالکریم شهریکندی، شیخ عزالدین حسینی، ملاصالح مدرسی پسوه بودند و از حوزه علمیه بانشاط آن وقت مسجد سور(سرخ) مهاباد فارغ التحصیل شد و موفق به دریافت گواهی افتاء و تدریس شد. بعدها به دانشگاه رفت و پس از گرفتن لیسانس ادبیات عرب، برای چندسال در بیجار و تهران دبیر شد. پس از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس و دکترای ادبیات عرب و علوم قرآنی، در سال 1355 به وزارت علوم و دانشگاه جندی شاپور اهواز انتقال یافت. در کنار مسؤولیت هیأت علمی و تدریس، مدیر آموزش دانشکده بود. در 1358 به دانشکده تربیت دبیر سنندج که بعدها با پیگیریهای خود وی و همکارانش از جمله مرحوم دکتر خرم دل، دانشگاه کردستان شد، انتقال یافت تا آنکه در 1383 به عنوان دانشیار بازنشسته شد. همزمان با تدریس، مسؤولیت آموزش دانشگاه و مدیریت گروه ادبیات فارسی و ادبیات عرب را بر عهده داشت و تلاشهای پیگیر صادقانه ای در توسعه دانشگاه و پرورش و تعلیم دانشجویان داشت. پس از بازنشستگی هم تا پایان عمر به تحقیق و ترجمه و نوشتن مشغول بود.
از تلاشهای قلمی وی و باقیات الصالحاتش تألیف و ترجمه هایی در حد ده هزار صفحه است که مورد توجه و استقبال فراوان اهل علم و تحقیق قرار گرفته و هریک چند بار چاپ شده اند. علاوه بر اینها فردی بسیار مقید و متدین بود و توان بالایی در تدریس و انتقال مطلب به دانشجویان داشت و بسیار شوخ و بذله گو و خوش محضر. گنجینه ای بود از خاطرات و طنزها و شوخ طبعی و معلم به معنای کامل. مطالعاتش محدود به اسلام و قرآن نبود، پیگیر جدی مسایل جامعه و جریانهای تاریخی و سیاسی بود. علاوه بر سنندج، در مهاباد هم خانه ای داشت هر وقت به مهاباد برمی گشت و گاه یکی دو ماه می ماند با دوستان خدمتش میـرسیدیم و گاه در معیتش به دامن طبیعت می رفتیم و آن دیدار های دوستانه و پر از حرفهای شیرین و بذله، تبدیل به جلسه تبادل نظر و آگاه شدن از اخبار گوناگون راجع به جهان اسلام و تازه های کتاب و انواع نظر بود. در مناطق اهل تسنن و کردستان هر جا حجره و حلقه درسی بود بدانجا سر می زد و علما و طلاب را تشویق به جدیت و پیگیری و نشاط در امر آموزش و پژوهش می کرد. در دینداری بسیار پایبند بود و در اعتقادات اهل سنت نیز محکم و استوار بود و در برابر تهاجمات و تضییقاتی که گاه افراد کج سلیقه برای حوزه فرهنگ و اهل سنت فراهم می آوردند بدور از مجامله و ریا و خودشیرینی در برابر صاحبان مقام و دنیاپرستان، بشدت مدافع.
خداوند روح این دانشی مرد مؤمن و صالح را بیامرزد و در فسیح جنت و فردوس اعلی سکونت دهد.
برگردانهای ایشان:
ترجمه کتاب چهار جلدی فقه السنه از سید سابق مصری
ترجمه عقیده المسلم از شیخ محمد غزالی مصری که با عنوان باور راستین منتشر شده.
قرآن و محورهای پنجگانه از محمد غزالی مصری
زن در اندیشه اسلام تألیف جمال الدین فقیه الرسول(از علمای کردستان عراق)
روش تربیتی اسلام و تطبیق عملی آن، محمد قطب
امام های چهارگانه اهل سنت، یوسف قرضاوی
مناسک سه گانه حج، نماز و روزه از عبدالرزاق نوفل
فقه آسان در مذهب امام شافعی از احمد عیسی عاشور
پاسخ به صد سؤال در باره صدر اسلام از محمد غزالی مصری
فلسفه احکام قرآن کریم از دکتر مصطفی زلمی
علاوه بر ترجمه های فوق تألیفات زیر را هم دارند:
شرح دیوان سقط الزند ابوالعلاء معری
تصحیح کامل تفسیر فارسی قرآن با عنوان تاج التراجم فی التفسیر للأعاجم از ابوالمظفر شاهفور اسفراینی از علمای قرن 5 خراسان و معاصر غزالی که زیر چاپ است.
علاوه بر اینها، شاگردان برجسته ای در دبیرستان و دانشگاه پرورش داد که تعدادی از آنان از شخصیت های برجسته پرآوازه در کشورند مانند استاد محمدعلی کوشا، قرآن پژوه.