تربیت قرآنی در غزه قبل و بعد از طوفان اقصی
شاید امت مسلمان با حیرت و شگفتی شاهد استواری و پایمردی
همراه با عزت و شرف مردم غزه و تحمل تجاوز بیسابقهای باشند که خانهها را بر سر
ساکنانشان ویران و صدها هزار نفر را آواره اردوگاهها کرده است. بمباران شبانهروزی
در تمام نقاط غزه ادامه یافت، به طوری که حتی اندکی از آن برای از بین بردن ساختار
اجتماعی هر جامعه و گسستن پیوندهای عاطفی بین مردم آن کافی بود، اما آنچه در غزه دیدیم
کاملا متفاوت بود!
روح استواری و غرور و پایمردی هنوز در چهرهها و چشمها نمایان
است؛ هنوز از زبان زنان و کودکان و پیران این سرزمین پیش از مردان آن، کلماتی میشنویم
که سرشار از حکمت و معرفت است و بر ما واجب است که راز این استواری شگفتانگیز جمعی
را جویا شویم!
شکی نیست که حالت ایمان به تنهایی قادر به ایجاد این
معجزه انسانی است و ایمان نه حالتی اضطراری است و نه گذرا؛ بلکه مسیری است پایدار،
کوششی است انباشته، اجتماعی برای خیر و نیکی، همکاری در راه حق و تقوا، آباد کردن
مساجد و ارتباط نزدیک با قرآن.
بی جهت نبود که پیامبر اکرم وقتی میخواست رابطه
مسلمانان و قرآن را سامان دهد، این رابطه را «مصاحبت» نامید؛ بنابراین مسلمان یار
و همراه قرآن است. در حدیث عبدالله بن عمرو میخوانیم:
«يُقالُ لصاحبِ القرآنِ: اقرأْ وارتقِ ورتِّلْ كما كنت
تُرتِّلُ في الدنيا فإنَّ منزلَك عند آخرِ آيةٍ تقرؤُها».
«به همراه همیشگی قرآن گفته میشود: بخوان و بالا برو
چنان که در دنیا میخواندی؛ بخوان که جایگاهت با آخرین آیهای است که میخوانی.
طرح «نخبگان حافظ» شامل هزاران جوان حافظ قرآن و مسلط بر
حفظ بود
خداوند متعال در قیامت از میان بندگان مؤمن خود از میان
تمام مقامهای بندگی، از نماز و روزه و زکات و حج و جهاد، فقط تلاوت قرآن را برمیگزیند
و در آن روز گفته میشود: ای بندگان مؤمن خدا، در جای خود قرار گیرید و به شکلی که
در دنیا به آن عادت کرده بودید بنشینید و کتابی را که در سفر زندگی میخواندید بخوانید.
نخبگان حافظ
کسی به مردم غزه نگاه کند درمییابد که حالت عجیبی با
قرآن دارند! در سالهای اخیر خلاقیت اجتماعی بینظیری را در طرح «نخبگان حافظ»
مشاهده کردیم؛ در این طرح هزاران جوان غزهای قرآن را حفظ کردند و بر آن مسلط شدند؛
مرتبا به آن مراجعه میکنند و سپس در خانههای خدا گرد هم میآیند و در یک محفل قرآن
را از اول تا آخر تلاوت میکنند.
تعداد قاریان قرآن در سال پیش از آن جنگ تقریباً به 1500
نفر رسید و آمار حکایت از آن دارد که تعداد حافظان قرآن در غزه از 50000 نفر فراتر
رفته است که نشان از درجه بالای ایمان و ارتباط محکم آنان با قرآن کریم و جامعه
مؤمنی است که جملگی کتاب خدا را پذیرفتهاند.
وقتي به سيره پيامبر اکرم نگاه میکنیم، حالت عجيبي از
پايداري و ابتكار عمل در تمام مراحل مییابیم و اینجاست که دیگر از مشاهده حالت
مردم غزه تعجب نمیکنیم. اگر بخواهيم مثالی بزنيم غزه "مؤته" برای این
هدف کافی است؛ زیرا پیامبر اکرم سه هزار نفر از یارانش را مأمور کرد تا شبهجزیره
را ترک کنند و به اعماق صحرا بروند. به سرزمین رومیان هجوم ببرند و با لشکری که
نیرومندترین ارتش جهان آن روز بود درآویزند. بیشتر مورخان بر این باورند که ارتش
روم 200 هزار جنگجو داشت. این تعداد مؤمن اندک بدون هیچ تردیدی بیرون میآیند و
اولین نبرد مسلمانان با رومیان رخ میدهد. رومیان در آن زمان در اوج پیروزی و شکوه
بودند و از آخرین نبرد خود با ایرانیان، یعنی نبرد نینوا با یک پیروزی قاطع بازگشته
بودند. نبردی که تا قلب کسری پیش رفته بودند و غنایمی که پارسیان در روز ورود به
کلیسای قیامت در بیت المقدس غارت کرده بودند، از آنان پس گرفتند!
امپراطور از مقر حکومت خود در بیزانس (قسطنطنیه) پیاده
به بیت المقدس رفت در حالی که دهها هزار رومی اطراف او را گرفته بودند تا صلیب کلیسای
مقبره مقدس را به آرامگاه اصلی خود بازگرداند. در چنین فضایی مسلمانان برای حمله
به رومیان رفتند!
نبرد موته رخ میدهد و معدود مؤمنان گرفتار امتحانی را
پس میدهند که فقط از عهده اهل ایمان میآید. این جنگ سه روزه با شهادت 13 نفر از
مسلمانان از جمله سه فرمانده دلاور جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن رواحه و دست آخر فرمانده
نابغه شمشیر کشیده خدا خالد بن ولید پایان مییابد و رومیان نتوانستند پیروزی
چشمگیری در مصاف با این مؤمنان اندک به دست آورند.
مؤمنان پیروزمند از نبرد با رومیان به وطن خود بازگشتند تا
قاتل یکی از یارانشان مسلمان خود را مجازات کنند. آنگاه سالم و سلامت به پایگاه
خود در مدینه باز میگردند تا مردم را از آنچه با امپراتوری بیزانس کردند باخبر
سازند!
این خط استواری، ابتکار و فداکاری، خطی است که در تمام
فتوحات زمان پیامبر اکرم (ص) امتداد داشت.
این حالت افسانهای خاستگاهی ندارد مگر همنشینی طولانی
با کتاب خدا و نشستن در محافل قرآن و آراستن خانههای خدا با آن، چنان که میفرماید:
(فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ
وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ {36}
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ
الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ
وَالْأَبْصَارُ) (النور).
در خانههایی که خداوند فرمان داده است که گرامی
داشته و نامش در آنها یاد شود، در آن بامدادان و شامگاهان نیایش او گویند. مردانی
هستند که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی ایشان را از یاد خداوند و برپاداشتن نماز و
پرداختن زکات باز نمیدارد، و از روزی که در آن دلها و دیدگان دیگرگون شود،
بیمناکند.
قرآن باید سرآغاز و محور پیشرفت، پایه و اساس وحدت و مایه
قوت و پیشروی امت در عرصههای تلاش و جهاد باشد
مرحله پس از جنگ غزه نه تنها مستلزم بازسازی ساختارهای
زیربنایی است، بلکه مستلزم ادامه ساختن انسان است. به طرحهای جدیدی از
"نخبگان حافظ" نیاز دارد تا ارزشهای عمیق ایمانی و پیوند با قرآن در میان
مردمی که برای بشریت الگوی والای اخلاقی هستند محکمتر از گذشته باشد. امری که در
میان بشریت کمنظیر است و این استواری مؤمنانه، تأثیر چشمگیری را در سراسر جهان ایجاد
کرده است و مردم را به تأمل واداشته است.
باید اندیشید و برنامهریزی کرد که چگونه این خیر بزرگ
را حفظ کیم و دامنه آن را گسترش دهیم. نیروی جوانان را برای این کار بسیج کرده و
خانههای مسلمان غزه را دوباره بر سر سفره قرآن گرد آوریم.
همچنین لازم به ذکر است: غزه برای همه مردم مسلمان شرق و
غرب زمین الگو و سرمشق است؛ بنابراین قرآن را مرکز پیشرفت قرار دهیم تا بنیان وحدت
ما و در عرصههای تلاش و جهاد پیشگام و راهبر و امت باشد و چنان که خداوند اراده
کرده است نور همیشگی این امت باشد:
(وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا
مِّنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِن جَعَلْنَاهُ
نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ
مُّسْتَقِيمٍ) (الشورى: 52).
و بدینسان [پیام و کتاب] روحبخشی از امر خویش
به تو وحی کردیم، و تو پیشتر نمیدانستی کتاب چیست و ایمان چیست؟ ولی آن را همچون
نوری گرداندیم که هرکس را از بندگان خویش که بخواهیم با آن هدایت میکنیم و بیگمان
تو به راهی راست هدایت میکنی.