فاصلههای اجتماعی
د.علی قره داغی
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران
چهبسا بسیاری فاصلهی بین نسلهای گذشته و نسلهای نوپا و نوین را متوجه شدهاند؛ سخن در اینجا پیرامون همهی فاصلهها نیست بلکه فاصلههایی است که به مسائل تربیتی و رفتاری و اجتماعی مربوط است؛ جنبههایی که در آن نوعی نقص در نسل کنونی مشاهده میکنیم؛ نمیگویم همهی آنها اینگونه هستند بلکه از برخی از آنان سخن میگویم. نسل نوپا را میبینیم که توجه زیادی به نمودها(ظواهر) دارند با اینکه ناتوان از دستیابی به همهی این مظاهر هستند و گرفتار به بدهی و مشکلات و قرضهایی میگردد که آثار اجتماعی و همچنین دینی دارد و همچنین بعضی از آنها یا بیشتر آنها به ظواهر دیگری چون ماشینهای لوکس و شمارههای رند و غیره اهتمام میورزد که فایدهای در آنها و درحقیقت آنها نیست و تنها ظواهریاندکه قابلیت ارتقای انسان را ندارد.
سرگرم شدن بعضی از افراد نسل نوپا یا سرگرم شدن بیشتر آنها به موبایل و ابزارهای نوین که گاهی هم کارکرد منفی دارند و عدم بهرهوری و استفاده درست از جوانب اساسی سودمند و مؤثر در این وسایل نوین که مشهور به «وسایل ارتباط جمعی»اند، برای زمان حاضر و حتی نسلهای آینده، آثار منفی به بار خواهد داشت. موجب میشود این نسل از لحاظ اخلاق و دستکم رفتارهای کلی و حتی از لحاظ حضور در نمازهای جمعه و جماعت ضعیف و ناتوان باشد؛ بنابراین کسی که شب و تا پاسی از شب سرگرم موبایل است، نمیتواند نماز صبحی را بخواند که باید با جماعت ادا شود و امروزه تعداد اندکی از جوانان را در مساجد بهویژه برای نماز صبح میبینیم؛ چنین آثاری خطرناک است و چه از جانب خانواده یا والدین و یا دولت نباید پشت گوش انداخته شود؛ چراکه همه ما به دلیل قرآن کریم و سنت نبوی شریف در پیشگاه خداوند سبحان مسئولیم؛ خداوند میفرماید: (يا أيها الذين آمنوا قوا أنفسكم وأهليكم نارا)«ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانوادهتان را از آتش دوزخ بپرهیزید» و پیامبر صلیالله علیه و سلم میفرماید: «كلّكم راع وكلّكم مسؤول عن رعيّته»؛ «همه شما مسئولید و نسبت به مردمان خود مسئولیت دارید» و در حدیثی دیگر آمده: «إن الله -تعالى-سائل عن كل راع حتى يسأل الرجل عن أهل بيته» «خداوند هر مسئولی را بازخواست میکند تا جاییکه از هر مردی دربارهی خانوادهاش بازخواست میشود»
پس مسئولیت بر عهده ماست و از نظر علمی این چنین جوانانی آثار تربیتی و آموزشی ما هستند؛ چراکه آنان با دلهایی پاک چشم گشودهاند و ماییم که این دلها را با امور بیفایده پرکردهایم یا در حق آنها کوتاهی کردهایم. عالمان تربیت ازجمله غزالی در کتاب «الاحیاء» میگوید: دل کودک زمانی که متولد میشود و آنگاه که بزرگ میشود، همچون ظرف تمییزی است، با آنچه تربیت میشود و با آنچه میشنود پر میشود.» پس درست نیست که پیش از بازخواست خویش و مسئولان ناظر بر برنامههای آموزشوپرورش، از آنان شکایت و بازخواستشان کنیم.
زمانی که مربیان مسلمان برای نامگذاری وزارتخانهها گردهم آمدند و وزارتخانهای رابه نام پرورش و آموزش نامیدند و پرورش را بر آموزش مقدم دانستند؛ ولی متأسفانه این روزنهها و این اصطلاح تحریفشد و تنها به واحدهای آموزشی مختصری به نام «تربیت اسلامی» خلاصه شد، و این از لحاظ تربیتی – چنانچه مربیان تربیتی میگویند- اشتباه بزرگی است.
تربیت و پرورش با هر آموزشی باید همراه باشد و تنها واحدی(درسی) آموزشی نیست؛ مثلاً وقتیکه فیزیک و شیمی و ریاضی و جامعهشناسی و دیگر دانشهای مادی و معنوی و انسانی را میخوانیم باید چنین آموزشی با تربیت و پرورش و رفتار و ارتباط با دیگران با بهروره وری از این دانش عجین شود تا برای جامعه و بشریت و قبل از هر چیز وطن و پسازآن دنیا مفید باشد؛ چنین اشتباهی – متأسفانه- دایره تربیت اسلامی را کمکم محدود کرد تا جایی که در بیشتر کشورها آبی از آن گرم نمیشود؛ بنابراین چنین نسلی به بار آمدهاند که صراحتاً علمی نیستند؛ چراکه جامعه عربی و اسلامی ما صدسال است که خود را از داخل و استعمار از خارج راهبری میکند اما آنچه استعمار میخواهد اجرای آن توسط مسلمانان و بهوسیله بیشتر کسانی که وزارتخانهها را در بیشتر کشورها اداره میکنند که خطر بزرگی برماست؛ به همین دلیل است تا به امروز وزارتخانهها نتوانستند نسل نوآور و تواتنمندی را به دنیا عرضه کنند و در زمینهی فنّاوری صنایع فضایی و علمی و غیره برایمان بسازد و حتی وزارتخانهها ناتوان از پرورش مربیان پایبند به اخلاقیات والا و ارزشهای بلندمرتبه زیبای اسلامی بودهاند و این آن چیزی است که امروز میبینیم؛ البته منظورم برخی از افراد و گروهها یا کشورهایی نیست که به خوبی به این موضوع اهتمام دادهاند.
وقتیکه اسلام در رابطه با این مسائل سخن میگوید، پیوند دو مسئله علم و پرورش را در تمامی علوم در نظر دارد و منظورمان بیان فیزیک اسلامی یا شیمی اسلامی نیست اما چگونه این علم در راستایی محقق شود که به منفعت جامعه منتهی گردد؛ آنچه قرآن کریم در مهمترین وظایف رسولالله صلیالله علیه و سلم تبیین نمود سرمشق ما در تمامی مسائل است؛ خداوند عزوجل میفرماید: (هو الذي بعث في الأمّيين رسولا منهم)«اوست که میان مردمی بیسواد پیامبری از جنس خودشان برانگیخت» وظیفه این پیامبر چه بود؟ رسالت و اهداف و مقصد و سرانجامی که میخواست به آن برسد چه بود؟ خداوند میفرماید: (يتلوا علیهم آياته)«تا آیات او را بر آنان بخواند» تا روحشان را اوج بخشد تا ارواحشان شریر و سرسخت نگردد، همانگونه- متأسفانه- که در برادران عرب خود میبینیم که برای دشمنان کنارهگیری میکنند که از طرف هیچ انسانی و ازلحاظ کرامت انسانی، عزت اسلام، عزت مسلمانان پذیرفتهشده نیست وقتیکه به اینجا میرسند، دیگر روح بلندی نخواهند داشت روحی که از جانب خدا به انسان دمیده شده و از جانب خداست: (فإذا سوّيته ونفخت فيه من روحي)، چه به خاطر گرامی داشت یا هر عنوان دیگری اضافهشده باشد؛ زیرا روح، منسوب به خدای عزوجل بوده، حتی هر انسانی در بدو تولد یا چهل روز پیش از تولد جنین، فرشتهای با چنین روحی میآید و به جهت گرامی داشت آن را در انسان قرار میدهد؛ پس انسان کسی است که روحش تعالییافته است، هنگامیکه از آن افت نمود، از انسان بودنش خارج میشود؛ خداوند عزوجل میفرماید: (بل هم كالأنعام بل هم أضل) «بلکه مانند ستوران و حتی گمراهتر از آنان» سپس خداوند متعال میفرماید: (و یزکیهم) تربیت و پرورش بسیار بزرگی که پاکسازی دل و روان است؛ سپس: (و یعلمهم الکتاب) آموزش پس از پرورش میآید؛ پرورش کامل درون که شامل (روح، دل، روان) است (و یعلمهم الکتاب والحکمه) این پرورش برای عقل، خطاب به خواندن کتاب، کتاب خداوند عزوجل و همچنین هستی کتاب گشوده خداوند متعال است، همچنین (الحکمه) یعنی یافتههای عقل؛ همه اینها در آموزش حاصل میشوند و پسازآن نتیجه اصلاح این انسان و خارج شدن از گمراهی آشکار بهسوی هدایت راستین است؛ خداوند متعال میفرماید: (ليخرجهم من الظلمات إلى النور وإن كانوا من قبل لفي ضلال مبين) «آنان را از تاریکیها بهسوی روشنایی به درمیبرد هرچند که قبلاً در گمراهی آشکار بودهاند» موارد پنجگانه مذکور، عصاره پرورش و آموزش در اسلاماند پس اهتمام به این داروی کامل است که فرد را محافظت و جوانان امروز را مصون میدارد؛ پس چنانچه پرورشی نباشد که مصونیت ایجاد کند چه کسی میتواند فرزندانش را تربیت و پرورش نماید در حالیکه هر چیزی از هر آنچه در موبایلها از تصاویر محرک و امکان ارتباط به هرکس از زنان و مردان یا غیرازآن وارد خانههایمان شده است، چگونه میتوان فرزنداننمان را از چنین مسائلی مصون داشت؟ این مصونیت با چنین تربیتی اسلامی در مهدکودک و مدارس ابتدایی و همچنین دانشگاهها محقق میشود که وظیفهی وزارت آموزشوپرورش و آموزش عالی است وگرنه نسل ما به هدر خواهد رفت، حتی در تحصیلاتش نمیتواند دستاوردهای مطلوبی را داشته باشد پس فریادی حقیقی برای جهتدهی تلاش و خانواده وزارت آموزشوپرورش بهسوی چنین هدفی اساسی برای شکلگیری نسلی با ایمان و الگو مانند حضرت یوسف علیهالسلام است، زمانیکه زن عزیز مصر به داخل خانه آمد و درها را بست در حالیکه جایگاه و منصب داشت و سرور او بود اما بلافاصله و بدون تردید و فوری و فطرتوار و تربیتگونه و مصونیت داشته، فرمود: (معاذ الله)
توجه به تربیت از نیکی به والدین و صله ارحام و نزدیکان و همسایگان شروع تا به وطن، جامعه، بشریت میرسد و آنچه را که امروزه از نافرمانی به والدین و انواع فاصلهها میان مسلمانان و دوگانگی میان آنها میبینیم، بهافراط در پرورش و آموزش و کوتاهی در آموزش مسائل دینی و برنامههای منسجم آن با فطرت سلیم بازمیگردد که درخور هر مکان و زمان است؛ زیرا برنامهای خدایی، از جانب خداوند و هدفش هم خدایی است.