جستجو برای

التفاصيل

ل قرآن در تعدد ازواج

ل قرآن در تعدد ازواج

دکتر علی محمد صلابی

دبیرکل اتحادیه جهانی علمای مسلمان

جواز تعدد ازواج در قرآن چنان که گفته شده بنا بر ضرورت و مقید به عدل ناممکن نیست؛ بلکه یک جواز عام است که دیگر احکام شرعی به تبع شرایط فرد آن را در نظر می‌گیرد. شارع این حکم را نیز مانند همه احکام همراه با سفارشات اخلاقی و ضمانت‌های قانونی مقرر کرده است و آن را، یک مصلحت اجتماعی و مایه رحمت برای مردم قرار داده است و تا حد امکان از زیان‌های جانبی آن کاسته است.

قرآن عدالت و برابری بین همسران در تمام حقوق مانند حق هم‌خوابگی، هم‌بستری، نفقه، مسکن و غیره را بر مرد واجب کرده است و برای آن ضوابط و حدودی قرار داده است از جمله:

  ازدواج را به چهار همسر محدود کرده است: {فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ} [النساء: 3] در حالی که در جاهلیت ازدواج تعداد مشخصی نداشت.

  عدالت و برابری بین همسران در تمام حقوق مانند حق هم‌خوابگی، هم‌بستری، نفقه، مسکن و غیره را بر مرد واجب کرده است و تنها میل درونی را استثنا کرده است که در اختیار هیچ کس نیست. به شرطی که تأثیری در رفتار ظاهری نداشته باشد. به همین خاطر خداوند به کسی که بیم بی‌عدالتی دارد سفارش می‌کند که از تعدد خودداری کند و در پایان آیه می‌فرماید:

{فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُوا} [النساء: 3]

و اگر می‌ترسید که مبادا عادلانه رفتار نکنید، فقط به یک تن، یا ملک یمین [کنیز] اکتفا کنید، این نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید.

عدالت را امری لازم قرار داده است که باید به اندازه توان به آن عمل کند. همچنین فرموده است:

{وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ} [النساء:129].

و هر قدر هم که بکوشید و بخواهید نمی‌توانید بین زنان به عدل و انصاف رفتار کنید، پس [در میل به دیگری‌] پا را از حد فراتر مگذارید تا همسر [پیشین‌] خود را بلاتکلیف بگذارید، و اگر به اصلاح بپردازید و تقوا پیشه کنید، [بدانید که‌] خداوند آمرزگاری مهربان است‌

زیرا عدالت کامل و مطلق به ویژه میل و گرایش قلبی در توان هیچ کس نیست؛ بنابراین دستور داده است عدالت ممکن را رعایت کنند امری که هیچ کس از آن معاف نمی‌شود.

بدین ترتیب اشتباه کسانی که می‌گویند عدالت شرط صحت تعدد است آشکار می‌شود؛ از نگاه آنان خداوند توان انسان در برقراری عدالت را نفی می‌کند؛ در نتیجه می‌گویند چون عدل منتفی است پس تعدد هم منتفی است و این یک خطا و اشتباه در تأویل و تفسیر است.

به گمانم قائلین این نظریه خواسته‌اند با روحیه تهاجمی از اسلام دفاع کنند؛ به ویژه در اواخر قرن گذشته و پس از آن زمانی که موج حمله به اسلام و تشکیک در احکام آن فزونی گرفت. امروز منکران کینه‌توز به تسلیم در برابر صحت این اصل بازگشته‌اند و بسیاری از آنان با جواز تعدد در جوامع خود موافقند. شیخ محمد رشید مجوعه مقالاتی را از روزنامه‌های اروپایی جمع کرده است که نویسندگان خواستار جواز تعدد در جوامع خودشان هستند و آن را در مقایسه با مفاسد جوامع اروپایی یک راه حل می‌‌دانند. در تفسیر منار به این مهم اشاره شده است.

در تفسیر شیخ محمد رشید نظر شیخ محمد عبده در تعدد زوجات را یافتم که خود و پس از او مدرسه‌اش بر اصل تعدد تأکید داشته‌اند. چکیده نظر محمد عبده به شرح زیر است: این یک ضرورت ناپسند است که خداوند برای آن چیزی را شرط کرده است که رسیدن به آن دشوار است. جواز آن برای ضرورت‌های تاریخی بوده است که اکنون توجیهی ندارد. محمد عبده در اینجا تحت تأثیر حمله شدید غرب به احکام اسلام قرار گرفته است.

تمام جوامعی که تعدد را حرام کرده‌اند و جواز آن را هتک کرامت زن و خدشه‌دار کردن احساسات او و باعث مفاسد اجتماعی از ناحیه اختلاف خانواده و غیره می‌دانند، همین جوامع به زنان اجازه می‌دهند تا بدترین انواع روابط مانند فاحشگی و خیانت و زنا را داشته باشند.

باید اشاره کنیم که همه جوامعی که تعدد زوجات را منع می‌کنند و از جواز آن می‌نالند، به این دلیل که هتک حرمت زن است و باعث جریحه‌دار شدن عواطف آن‌ها و ایجاد آسیب‌های اجتماعی و اختلافات خانوادگی و مانند آن می‌شود، پست‌ترین انواع روابط مانند فاحشگی و خیانت و زنا را برای زنان آسان کرده‌اند و فرزندان حرام را به رسمیت می‌شناسند. روشن است که اولین قربانی این وضعیت زن است که طعمه آسان روابط گناه‌آلود با مردانی می‌شود که مسؤولیت خانواده و مراقبت از فرزندانی که از این روابط بیرون می‌آیند را بر عهده ندارند تا آفتی برای کل جامعه باشند.

جواز تعدد زوجات با شروط و حددو آن نشان از اعتدال و میانه‌روی قرآن کریم در باب تشریع دارد. فقها در حکم تعدد اختلاف نظر دارند؛ جمهور معتقدند که امر "فانکحوا" برای جواز و اباحه است مانند "کلوا واشربوا" در "کلوا من طیبات ما رزقناکم". اما اهل ظاهر با استناد به ظاهر آیه "انکحوا ما طاب لکم" می‌گویند نکاح واجب است. من در صدد دفاع از اسلام نیستم که احکام قرآن واضح و روشن است؛ به طوری که عقل را قانع می‌کند و بر قلب تأثیر می‌گذارد و نفس را پاک و به راه راست هدایت می‌کند.

بلکه طرفدار کسانی هستم که به نظام‌های جاهلی حمله می‌کنند که زیبایی را زشت و زشتی را زیبا جلوه می‌دهند و حلال را حرام و حرام را حلال می‌کنند. برای مرد می‌پذیرند که معشوقه‌ها و دوستانی از راه فسق و فاحشه داشته باشد و با آنها آمیزش کند اما با داشتن همسران متعدّد مخالفت می‌کنند. برای مرد جایز نمی‌دانند که با حفظ عفت و پاکی دو یا سه زن بگیرد. زشت‌تر از همه آن است که غربیانی که به قانون اسلام اعتراض می‌کنند و شاگردان‌شان از جمله برخی از بچه مسلمان‌ها که شیفته اصول و ارزش‌های غرب هستند، به زنان این آزادی را می‌دهند که بدون سرزنش یا مخالفت با هرکسی که می خواهند معاشرت کنند و اگر چه به چند شوهری منجر شود. از نگاه آنان زنان نباید فقط به شوهران‌شان محدود باشند، بلکه حق دارند با هر کسی که می‌خواهند ارتباط برقرار کنند، درست مانند مردان که با دوستان و معشوقه‌های خود ارتباط دارند.

عقلا ببینند که این تمدن پوسیده غربی به چه درجه‌ای از انحطاط رسیده است و بعد از آن به نظام اسلامی اعتراض می‌کنند و اراء و نظرات خود را تمدن قلمداد می‌کنند.

{فَمَالِ هَٰؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا} [النساء: 78]. این گروه را چه می‌شود که به نظر نمی‌رسد سخنی دریابند.

مسأله تعدد زوجات و شروط و حدود آن دلیلی بر میانه‌روی اسلام در باب تشریع است.


: برچسب ها



بعد
نمونه‌ای از علمای الهام‌بخش: طلحه بن عبید الله
قبلی
دکتر جمال نصار عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان

جستجو در وب سایت

آخرین توییت ها

آخرین پست ها

شعب اتحادیه