احترام به نظم
دکتر طارق سویدان عضو اتحادیه
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران
گاهی مسائل به حدی پیچیده است که انسان از پیدا کردن یک راه حل برای آن درمانده میماند و گاهی چنان آسان و روان است که حتی نیاز به فکر و برنامهریزی ندارد. در هر دو حالت گاهی مسأله به کلی متفاوت است؛ هیچ مشکلی نیست که راه حلی نداشته باشد و هیچ بحرانی نیست که راه خروجی برای آن یافت نشود بلکه راه حل گاهی چنان ساده و نزدیک است که آن را دور میپنداریم و گاهی در دست توست و فکر میکنی که به دست دیگری حل میشود. گاهی راه حل قطع و اعلام بینیازی و جدایی از یک چیز است و این هم به خودی خود یک راه حل است اگر چه به دل انسان نمینشیند.
گاهی مسائل آسان است و بوی مشکل و بحران از آن نمیآید اما در غیاب برنامهریزی و در صورت ترک مشکل به راه طبیعی خود میرود و به سمت سراشیبی بحران و مشکل حرکت میکند.
شاید این حال و روز امت ما باشد که پس از آن که تمدن جهانی خود را بر پا کرد و رفاه و آسایش را برای مردمانش به ارمغان آورد، از وضعیت خود شگفتزده شد و گمان کرد که کارش سامان یافته است اما ناگهان قافله مسیرش را تغییر داد و مردم احساس نکردند که راه را گم کردهاند و مسیر را به خطا رفتهاند. در نتیجه بحران ما در نتیجهی یک تصمیم اشتباه یا ضربهی سریع نبود بلکه زادهی سالها غفلت و سستی و خطاهای پیاپی بوده است. این بررسی موردی و تازه از بحران امت ما تلاشی است برای فهم خطا و جبران آن و نیز شناساندن آن خطا تا همواره از ارتکاب امثال آن برحذر باشیم.
خوشحالم که میتوانم از این زاویه با شما در ارتباط باشم و پیشنهادات و ملاحاظات و توضیحات شما در تغییر و اثربخشی این پژوهش به من کمک میکند.
پس به گفتگوی امروز خوش آمدید من این بخش را برای بررسی بحران مهمی که زندگی ما را در نوردیده است اختصاص دادهام و آن عدم احترام به نظم و قانون است.
احترام به نظم... نظم به معنای کامل کلمه
مراد من از نظم محدود به نظم در سیستم حمل و نقل یا نظام حکومتی یا قوانین کاری نیست. اگر چه همهی اینها در موضوع بحثم جای میگیرد اما نظم به معنای کامل کلمه به مراتب فراتر از اینها است. زندگی و روابط انسانی ما بر نظم و قانون بنا شده است و فراتر از این اسلام میخواهد احساسات ما را هم منظم کند به ما امر میکند که برای خدا دوست داشته باشیم و به خاطر خدا دشمنی کنیم؛ با فقیر و نیازمند و بیمار مهربان باشیم و از ظلم و ظالم و ناحق و باطل بیزاری جوییم. نظم حتی بر زندگی فردی ما نیز حکم میکند؛ زندگی زناشویی، روابط و عملکرد ما و رابطهی حاکم با محکوم همه و همه با نظم ارتباط دارند و با قانون و ترتیب خاصی انجام میگیرد. امکان ندارد تمدنی بنا شود بدون این که مردم از کوچک و بزرگ و زن و مرد احترام به نظم را یاد نگرفته باشند.
نظم سنت الهی است
خدای متعال در سورهی قصص میفرماید:
"قل أرأيتم إن جهل الله عليكم الليل سرمدا إلى يوم القيامة من إله غير الله يأتيكم بضياء أفلا تسمعون* قل أرأيتم إن جعل الله عليكم النهار سرمدا إلى يوم القيامة من إله غير الله يأتيكم بليل تسكنون فيه أفلا تبصرون"
بگو: هان، چه مىپنداريد اگر خدا تا روز رستاخيز شب را بر شما جاويد بدارد؛ جز خداوند كدامين معبود براى شما روشنى مىآورد؟ آيا نمىشنويد؟
بگو: هان، چه مىپنداريد اگر خدا تا روز قيامت روز را بر شما جاويد بدارد؛ جز خداوند كدامين معبود براى شما شبى مىآورد كه در آن آرام گيريد، آيا نمىبينيد؟
خدای متعال برای جهان هستی نظم و قانون قرار داده است و شب را مایهی راحتی و آرامش و روز را زمان کسب و کار و دید و بازدید از همدیگر. نه روز از شب پیشی میگیرد و نه شب وقت روز را اشغال میکند. بلکه همه چیز منظم و مشخص و دارای وقت و زمان است و این نظم و انضباط از شگفتیهای آفرینش الهی است.
حتی فصلهای سال هم منظم و ماههای آن مرتب هستند؛ در تابستان از برف خبری نیست و در زمستان از گرمای سوزان خورشید و هر چیزی به اندازه آفریده شده است. "إنا كل شيء خلقناه بقدر"
نماز و تنظیم وقت
یکی از زیباترین انواع نظم که خداوند زندگی ما را با آن سامان داده است اوقات نماز است تا با تعیین موعد نماز به تنظیم وقت عادت کنیم. در روز پنج بار و در اوقات مشخص نماز میخوانیم که تأخیر در آن جایز نیست. با صیغه و روش مشخصی که حق نداریم از آن تخطی کنیم یا چیزی بر آن بیفزاییم یا از آن بکاهیم. اگر در زندگی به این کار عادت کنیم با نظم خو گرفتهایم. همچنین نماز اوقات روزانهی ما را هم به زیبایی تقسیم میکند در حالی که این حالت برای غیر مسلمانان وجود ندارد. روز ما به پنج قسمت در میان نمازهای پنجگانه تقسیم میشود؛ میان صبح و ظهر یک وقت؛ از ظهر تا عصر یک وقت؛ به این ترتیب روز ما مرتب است و میتوانیم کارهایمان را در آن تقسیم کنیم و این در نوع خود یک برنامهریزی جالب است.
مظاهر عدم احترام به نظم در زندگی ما
متأسفانه ما امروزه بیش از همه نسبت به نظم غافلیم و در این زمینه زبانزد هستیم. در میان امتهای دیگر چنین وضعی کم است.
اکنون برخی از مظاهر عدم احترام به نظم را ذکر میکنیم:
1- از مشهورترین مظاهر سرپیچی ما از نظم این است که در اماکن عمومی برای این که زودتر به مقصد برسیم از هم پیشی میگیریم و حقوق همدیگر را پایمال میکنیم؛ یکی دیرتر میآید و از همه پیشی میگیرد گویی که تنها وقت او مهم است و وقت سایرین ارزشی ندارد.
2- در هر جا که برای کارها قوانین وضع میشود اما کسی به آن احترام نمیگذارد و مراعات نمیکند. اگر چه بنده با بروکراسی اداری میانهی خوبی ندارم اما خودسری و خودپسندی را هم نمیپسندم بنابراین کارها نباید بر اساس مزاج و خواست افراد به پیش برود بلکه باید بر اساس نظم و قانون باشد.
3- در کشورهای عربی اسلامی ما رئیس و حاکم بالاتر از قانون و حتی منبع قانون گذاری است و صلاحیت تجاوز از هر دستور و قانونی را به خود میدهد حتی قوانین را بر اساس خواست مردم تغییر میدهد و اگر نیاز باشد استثناء هم وجود دارد و با یک دستور یا حکم حکومتی مسأله را حل میکند. در کشورهای غربی میبینیم که رئیس جمهور برکنار میشود و همهی قوانین بر او اجرا میشود مگر در میان امت ما. حتی یهود هم قانون را بر رؤسای خود اجرا میکنند. با این که ما امتی هستیم که خداوند به پیامبر این امت میفرماید: "يا أيها النبي اتق الله"
در این امت مردم باید از حاکم خود حساب پس گیرند و بر هر کار کوچک و بزرگ او نظارت کنند اما ما همهی اینها را ترک کردهایم و در سرازیری بحران قانونگریزی قرار گرفتهایم.
4- از دیگر مظاهر آن بیاعتنایی اکثر مردم به نظم است خواه قوانین راهنمایی رانندگی باشد یا قوانین دیگر مانند پرت کردن آشغال در خیابان و کارهایی از این قبیل به ویژه وقتی را کسی مراقب خود نبینند. این در حالی است که مسلمان ناظر داخلی و ذاتی دارد او خدا را میپرستد به گونه که انگار خدا را میبیند و اگر او را نمیبیبند میداند که خدا او را میبیند. این فرهنگ ماست که رسول خدا به ما آموخته است.
کار سازمانی و فردی
شاید یکی از مظاهر قانونگریزی ما این باشد که همواره کار فردی را دوست داریم اما به کار جمعی باور نداریم در حالی که دین ما دین جماعت و دین تجمع و دین زندگی جمعی است و تمام آیات و احادیث و موضعگیریهای رسول گرامی اسلام بر این تأکید میکند. از مهمترین کارهای جمعی رسول خدا ساخت مسجد و کندن خندق بود و در هر دو مورد بهترین نمونه برای مؤمنان بود. همچنین وقتی که میان مهاجرین و انصار پیوند برادری برقرار کرد. اما چیزی که امروز با آن مواجه هستیم این است که غرب هنر کار جمعی را به خوبی فرا گرفته است و نیروهای خود را جمع میکند و با نظم و ترتیب متحول میکند در حالی که ما از هم پراکندهایم و هر فرد و کشور و مسؤولی به تنهایی و به دور از دیگران مشغول است و پناه بر خدا مانند اهل جهنم رفتار میکنیم که خدای متعال دربارهی آنان میفرماید: "كلما جاءت أمة لعنت أختها " هر بار كه امّتى [در آتش] درآيد، همكيشان خود را لعنت كند. اینها برخی از مشکلات ماست که در نتیجهی عدم احترام به قانون و انجام ندادن دقیق کارها با آن روبرو هستیم. برخی گمان میکنند که مسألهی نظم یک مسألهی کمالی است اما قطعا چنین نیست بلکه یک مسألهی حساس و بسیار مهم در تحول امت و بنای تمدن است.